حکایت 26 | پند دزدان

پند دزدان

در گذشته دانشمندی بود که هرچه فرامی‌گرفت، می‌نوشت و در سفر و حضر با خود همراه داشت. او با کاروانی در سفر بود که گرفتار گروهی از دزدان شد. به آنان گفت: هرچه می‌خواهید به شما می‌دهم ولی کاری به بسته نوشته‌های من نداشته باشید. دزدان با طمع بیشتری بسته را باز کردند و با تعجب پرسیدند: این کاغذها چیست؟! مرد دانشمند جواب داد: این‌ها همه دانش من است. یکی از دزدان گفت: دانشی که به سرقت برود، به چه‌کار آید؟! این سخن در ابوحامد غزالی أثر کرد و او به سراغ آن رفت تا دانش واقعی را یاد بگیرد.

دقت کرده‌اید گوشی‌های همراه و رایانه‌های شخصی ما حکایت دانش غزالی را به خود گرفته است؟

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی