در محضر اهل بیت ۶۳ | جوگیری ممنوع

جوگیری ممنوع

از آدمی‌زاد بیجنبهتر هم هست؟ گمان نکنم!

***

بزنطی از علمای عصر بود. کلی با حضرت‌رضا، سلام‌اللّه‌علیه، صحبت کرد تا معتقد به امامتِ ایشان شد. خیلی مشتاق بود بیشتر رفت‌وآمد کند. حضرت هم روزی مرکبِ شخصی‌اش را فرستاد و به خانه دعوتش کرد. بزنطی ساعت­ها با امام سؤال و جواب کرد. موقعِ خواب، حضرت بسترِ شخصی‌اش را برای او گستراند. لطف‌های امام حسابی بزنطی را سرِ کیف آورد. خیال کرد که این‌ها مخصوص اوست. گرمِ خیالات بود که از ایشان شنید: «من تمامِ این‌ها را به خاطرِ تکلیف و وظیفه‌ای که متوجهِ من است انجام دادم، و هرگز نباید کسی این امور را دلیل بر کمالی برای خود فرض کند.» تحویلت گرفتند، عُجبی[1] نشوی!



[1] عُجب یعنی خودپسندی. تقریباً یعنی از خودت خوشت نیاد ها!

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس
  • ۹۵/۱۰/۰۳

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی