یادداشت اول ۶۳ | الحمدلله حلب آزاد شد

الحمدلله حلب آزاد شد

تصور کن که شهرتان توسط تروریست‌ها اشغال شود؛ آن‌هایی که به زن و مرد، کودک و پیر رحم نمی‌کنند. به راستی چه اتفاقی می‌افتاد؟ نکند پدرتان را شکنجه دهند؟ نکند خواهرتان را به اسارت ببرند؟ باشد! باشد! دیگر نمی‌گویم. تصورش هم دردناک است.

چهار سال و نیم حلب در مشت تروریست‌ها بود. مدت کمی نیست. چهار سال و نیم قتل و غارت و اسارت و شکنجه و... .  البته تروریست‌ها ویترین جنگ بودند. آن‌ها حامیانی دارند به اندازه تمام جهان کفر؛ جهان کفری که حالا کفرش درآمده و به دست‌وپا زدن افتاده.

اما هر چه که بود، الحمدلله، حلب آزاد شد. و این‌ها را مدیون شهدایی هستیم که از آسایش خود و خانواده‌شان گذشتند تا اسلام زنده بماند. قدر امنیت کشورمان را بدانیم و برای مجاهدان دعا کنیم.

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس
  • ۹۵/۱۰/۰۳

شهدا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی