شهدا ۷۰ | حرف زدن در خواب!

حرف زدن در خواب!

تا وارد اتاق شدم، از خواب پرید. رو پیشونی‌ش عرق نشسته بود.
گفتم: «چی شده؟ داداش!»
گفت: «یه ساعت بود با حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها حرف می‌زدم.»
ادامه داد: «فقط از خدا می‌خوام که روز شهادت بی‌بی شهید شم.»
روز شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بود،
قنوت نماز صبح بود که ترکش خورد به پهلوش و مثل مادرش حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها شهید شد.
(خاطره از شهید علیرضا هاشم‌نژاد، به نقل از کتاب همسفر تا بهشت)

وقتی در سن کم جوونی‌مون آدم خوبی بشیم، مثل این شهدای نوجوون می‌تونیم در این سن به جایی برسیم که مادر جوان سادات، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به‌مون نظر کنه.

بچه‌ها شما چقدر مثل شهید هاشم‌نژاد هستید؟

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی