حکایت ۱۳۹ | در رکاب خلیفه

 در رکاب خلیفه

علی علیه‌السلام هنگامی که به سوی کوفه می‌آمد، وارد شهر انبار شد که مردمش ایرانی بودند. کدخدایان و کشاورزان ایرانی خرسند بودند که خلیفه محبوبشان از شهر آن‌ها عبور می‌کند، به استقبالش شتافتند. هنگامی که مرکب علی به راه افتاد، آن‌ها در جلوی مرکب علی علیه‌السلام شروع کردند به دویدن. علی آن‌ها را طلبید و پرسید: «چرا می‌دوید، این چه کاری است که می‌کنید؟!» [عرض کردند:] «این یک نوعی احترام است که ما نسبت به امرا و افراد مورد احترام خود می‌کنیم. این، سنت و یک نوع ادبی است که در میان ما معمول بوده است.»

[حضرت فرمود:] «این کار شما را در دنیا به رنج می‌اندازد و در آخرت به شقاوت می‌کشاند. همیشه از اینگونه کارها که شما را پست و خوار می‌کند خودداری کنید. به‌علاوه، این کارها چه فایده‌ای به حال آن افراد دارد؟»

(داستان راستان، جلد اول، داستان نهم)

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس
  • ۹۷/۰۴/۲۹

حکایت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی