اقتصاد مقاومتی ۱۶۰ | معدن طلا قرمز

معدن طلا قرمز

روزی با پسرخاله بابام رفتیم روستای اطراف مشهد که پر بود از مزارع بنفش رنگی که از درون قرمز بودند. اینجا معدن طلای قرمز است که هر مثقالش یک دنیا می‌ارزد، اما حیف... پسرخاله بابام تعریف می‌کرد که دلال‌ها می‌آیند اینجا و زعفران‌ها را  مفت می‌خرند و این زعفران‌ها را به شهر می‌برند و به خارج صادر می‌کنند. اگر تا اینجا بگوییم که هیچ، اما این بدبختی را چطور بگویم که همین زعفران‌های خودمان را  خارجی‌ها به خودمان می‌فروشند با بسته‌بندی‌های خوش‌ریخت‌تر، حتی با قیمت بالاتر.

آخرش پسرخاله بابام یک خبر خوش گفت که اواخر روستاییان تصمیم گرفته‌اند که دستگاه بسته‌بندی را به روستا بیاورند و نشان تجاری درست کنند تا بتوانند درآمدشان از زعفران را بیشتر کنند.

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی