در محضر قرآن ۵۶ | عاقبت مریض بی‌ادب

عاقبت مریض بی‌ادب

مریض میرود پیشِ پزشک، توصیههایش را عمل میکند، خوب میشود. ولی امان از وقتی که طرف نمیداند مریض است. طبیبِ جانها هم درمانش نخواهد کرد.

***

مردِ یهودی وارد شد و گفت السام علیکم. و جوری گفت که خیلی شبیهِ السلام علیکم بود. بعدی هم که آمد همین را گفت. معلوم بود نقشه کشیده‌اند زخمِ زبان بزنند. عایشه از کوره در رفت و گفت مرگ بر خودِ شما. رسول‌اللّه، صلی‌اللّه‌علیه‌وآله، آرامَش کردند که: «ناسزا مگو. ناسزا اگر مجسم شود، بدترین و زشت‌ترین صورت‌ها را دارد. چرا عصبی شدی؟» عایشه گفت مگر نمی‌بینی به جای سلام چه می‌گویند؟ پیامبر فرمودند: «چرا، من هم در جواب گفتم علیکم، همین‌قدر کافی بود.»[1] آدمِ سالم با دشمنش هم درست حرف می‌زند. ولی مریض، آن هم این‌جوری‌اش که:

وَإِذَا جَآءُوکَ حَیَّوْکَ بِمَا لَمْ یُحَیِّکَ بِهِ ٱللَّهُ[2]
و چون نزد تو مى‏آیند، به گونه‏اى تو را سلام مى‏گویند که خدا تو را بدان‌گونه سلام نگفته است‏

آن‌قدر وضعش وخیم است که خدا هم تکلیف‌شان را روشن کرده: مستقیم به جهنم!



[1] وسائل، ج۲، ص۲۱۲

[2] مجادله8

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس
  • ۹۵/۰۸/۱۳

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی