در محضر قرآن ۶۹ | گناه‌ترین گناه

گناه‌ترین گناه

گناه‌ها را زیر و رو کنی، گناه‌تر از ناامیدی از رحمت خدا پیدا نمی‌کنی.

***

به هارون‌الرشید گفته بود حتی تا پای دینم از تو اطاعت می‌کنم. هارون، خوشحال از این سرسپردگی، بلافاصله همراه غلام به سیاه‌چال فرستادش. به دستور خلیفه بیش از چهل تن از سادات زندان را کشت. حالا از همه‌چیز مأیوس، ظهر ماه مبارک رمضان، علناً سفره انداخته بود و گرم خوردن بود: «حالا دانستی چرا روزه نمی‌گیرم؟ دستم را به خون اولاد پیامبر، این‌گونه بی‌رحمانه آلوده کردم. روزه‌داری برایم هیچ سودی ندارد.» قصه وقتی به گوش حضرت رضا (سلام‌الله‌علیه) رسید، فرمودند: «به خدا سوگند ناامیدی‌اش از رحمت خداوند، از گناهش بدتر است.»[1]

قُل یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسرَفُوا عَلى أَنفُسِهِم لَا تَقنَطوا مِن رَحمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً[2]

بگو ای بندگان من، که بر خود زیاده‌روی کردید، از رحمت خدا نومید نشوید. قطعاً خدا همۀ گناهان را می‌آمرزد!



[1] داستان‌های بحارالانوار، ج2، ب1، داستان68

[2] زمر53

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس
  • ۹۵/۱۱/۱۳

گناه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی