حکایت ۸۲ | من هم!

من هم!

جهانگردی به دهکده‌ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می‌کند.
اتاق پر از کتاب بود و غیرازآن فقط میز و نیمکتی دیده می‌شد.
جهانگرد پرسید: «لوازم منزلتان کجاست؟»
زاهد گفت: «برای شما کجاست؟»
جهانگرد گفت: «من اینجا مسافرم
زاهد گفت: «من هم!»

* بچه‌ها! واقعاً ما در این دنیا مسافریم ها! مراقب حرف‌ها و رفتارامون باید بیشتر باشیم.

وعده این هفته: بررسی اعمال روزانه خود در شب‌ها

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس
  • ۹۶/۰۲/۲۰

حکایت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی