تا دو تا اخم و مخالفت می‌بینه می‌ره توی لاک خودش. خیر سرش داره برای خدا کار می‌کنه!
***
وقتی پیغمبر با مخالفت و لج‌بازی قومشان روبرو شدند، خداوند دلداری‌شان داد و برایشان قصه حضرت یونس را تعریف کرد.
فَاصبِر لِحُکمِ رَبِّکَ وَلا تَکُن کَصَاحِبِ الحُوتِ إِذ نَادی وَهُوَ مَکظُومٌ[1]
در برابر فرمان پروردگارت صابر باش و چون صاحب ماهى مباش که با دلى پراندوه ندا درداد
یونس نبی قومش را به اطاعت از خدا دعوت کرد و آنان نپذیرفتند. از آن‌ها روی‌گردان شد و از خداوند برایشان عذاب خواست. سوار کشتی شد و هنگام طوفان، قرعۀ افتادن در آب به نام او درآمد. مدت‌ها در دل ماهی بزرگی به عبادت مشغول بود تا خداوند او را مجدداً به سوی قومی دیگر برای هدایت بفرستد. در راه خدا آرام باش و استقامت کن، باقی‌اش با خدا.
نظرات (۰)