در محضر قرآن ۶۱| سلام از کیست؟

سلام از کیست؟

بعضی حرف‌ها را بدونِ فکر به کار می‌بریم. گاهی فکر کنیم به چیزهایی که می‌شنویم و می‌گوییم؛ بدک نیست.

***

جلو مسجد ایستاده بود و یک‌ریز حرف می‌زد. یک دسته نوجوان هم دورش حلقه زده بودند. حاج‌آقای مسجد که از دور صدا کرد: «رفقا، نمازه‌ها» بدو رفت سمتش و با همان لحنِ داش‌مشتی گفت: «حاج‌آقا، خیلی مخلصیم، چاکریم، نوکریم. غلامم حاج‌آقاجون. خاکِ پاتم...» حاج‌آقا که تا نزدیکِ قهقهه رفته بود، صورتش پر از خنده شد: «سلام عباس آقا، اول سلام.» عباس هم از تک و تا نیفتاد: «اختیار دارید حاج‌آقا، نفرمایید، سلام از ماست.» حاج‌آقا خواست چیزی بگوید، دید بچه‌ها دورشان جمع شده‌اند. گفت: «البته منظورِ عباس آقا اینه که اول من باید سلام بدم، وگرنه که سلام از خداست.»

سلامٌ قولٌ مِن رَبِ الرّحیم[1]
سلام سخنی از پروردگار مهربان است

عباس هم دید اگر این‌جوری ادامه بدهد، تمامِ رشته‌هایش پنبه می‌شود، با همان صلابت گفت: «بچه‌ها، بریم از فضیلتِ نمازِ اولِ وقت محروم نشیم.» و خندان واردِ مسجد شدند.

گاهی هم سکوت کنیم و به شنیده‌ها و گفته‌های‌مان فکر کنیم.

 



[1] یس۵۸

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی