هنوز اتفاقی نیفتاده، چنان از کوره در میرود که طرف مقابلش فرصت عذرخواهی پیدا نمیکند...
***
خدمتکاری شروع کرد به آب ریختن برای امام سجاد علیهالسلام تا امام وضو بگیرد. ناگاه ظرف آب از دستش افتاد و سر امام آسیب دید. تا امام سر خود را بالا گرفت، خدمتکار شروع کرد به خواندن کلماتی از قرآن:
وَ الْکاظِمِینَ الْغَیظَ، و الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ، وَ اللَّهُ یحِبُّ الْمُحْسِنِینَ (آلعمران،134)
(تقواپیشگان کسانیاند که) خشم خود را فرو مىخورند، و از لغزش مردم در میگذرند، (اینان نیکوکارند) و خدا نیکوکاران را دوست دارد.
تا گفت «وَ الْکاظِمِینَ الْغَیظَ»، امام فرمود: خشم خود را فرو خوردم. خدمتکار ادامه داد: «و الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ»، امام فرمود: خدا تو را بخشید. خدمتکار آیه را تمام کرد: «وَ اللَّهُ یحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» امام هم نیکی را به نهایت رساند و فرمود: برو که تو را در راه خدا آزاد کردم.[1]
نظرات (۰)