پای منبر خدا 13 | آیا وقتش نرسیده؟

 آیا وقتش نرسیده؟

خدای ناکرده گناهی مرتکب شده است؛ نگاهی حرام یا رفتاری ناپسند! اما به جای این که بازگردد، ناامید می‌شود و می‌خواهد اشتباه خود را تکرار کند... ولی بداند که هیچ وقت دیر نیست برای بازگشتن...

***

کاروانی نبود که غارت نکرده باشد و کسی پیدا نمی‌شد که از نام او و نوکرانش نترسد. حالا خودش آمده بود بالای دیوار خانه‌ای برای دزدی. معلوم بود که کسی جلودارش نیست مگر صدای قرآنی که به زیبایی تلاوت می‌شد:

أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ

آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حقّ نازل کرده است خاشع گردد؟![1]

به خودش آمد. انگار از درون شکسته باشد. رو کرد به آسمان و گفت: «زمان آن فرارسیده است.» از آن پس، «فضیل» که به سرکردگی راهزنان مشهور بود، بزرگ نیکوکاران و عابدان روزگار شد.[2]



[1] سوره حدید،16

[2] رهاورد خرد (ترجمه تحف العقول)، ص: 377

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی