حالا که از خداییم و سویش میرویم، چرا نامهایمان را از خدا نگیریم؟
***
رسولالله صلیاللهعلیهوآله شادمان وارد شدند و فرمودند: «فرزندم را بیاور.» اسماء نوزاد را میان پارچه سفیدی پیچیده بود. پیامبر او را گرفتند. پس از خواندن اذان و اقامه در گوش طفل، گریستند: «بعد از من گروهی از ستمکاران او را خواهند کشت. خداوند شفاعت مرا به آنها نرساند. ولی فاطمه را از این جریان باخبر نکن.» سپس از امیرالمؤمین سلاماللهعلیه پرسیدند: «نامش را چه نهادهاید؟» عرض کردند: «ما در نامگذاری بر شما سبقت نمیگیریم.» پیامبر خرسند شدند: «من نیز از خداوند پیشی نمیگیرم.» جبرئیل نازل شد: «خدایت سلام میرساند و میفرماید
عَلیٌّ مِنْکَ کَهارونَ مِنْ موسی
علی نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسی است
پس نامش را همنام فرزند هارون بگذار: شبیر.» حضرت فرمودند: «زبان من عربی است.» جبرئیل گفت: «نامش را حسین بگذار.»[1]
نظرات (۰)