آن قدیمترها هر کس عاشق علم و حقیقت بود، خود دنبال استاد میگشت. مدرک هم در کار نبود. آخرش میگفتند فلانی شاگرد فلان استاد است و مورد تأیید او. از نمره و امتحان هم خبری نبود.
شاید این شکلی همه باسواد نمیشدند، ولی عالمان شهر باتقواترین مردم بودند. اصلاً اگر استادی میفهمید فلان شاگرد آمده تا پول و پلهای به هم بزند یا مقامی به دست آورد، اخراجش میکرد! چون ادب علم بر خود علم مقدم است.
اما حالا اوضاع فرق دارد. همه به دنبال مدرکاند، آن هم برای شغل؛ یعنی به نیت ثروت یا قدرت. نتیجه آن میشود که کسی به دنبال یاد گرفتن بحث کلاس نیست؛ چون علم خودش مهم نیست، بلکه مدرک مهم است.
آن وقت هیچ خبری برای دانشآموزان لذتبخشتر از خبر تعطیلی مدارس نیست!
نظرات (۰)