بچه مذهبی است، اما سرش در لاک خودش است و کاری با بقیه ندارد. هر کس هر گناهی در کنارش انجام بدهد، گویی هیچ اتفاقی نیفتاده! یک سیبزمینی بیبخار که از اسلام فقط همین دولا راست شدنش را بلد است. اصلاً چرا سیبزمینی؟! آنقدری که سیبزمینی برای جامعه خاصیت دارد، این بابا ندارد!
مگر میشود که بگویی فلانی گناه میکند که بکند، چه ربطی به من دارد؟ مگر او با گناهش فقط به خود ضرر میزند؟ مَثَل جامعه مَثَل کشتی است که مردم، سوار بر آن هستند. اگر هر کس بخواهد جایی از کشتی را سوراخ کند، همه با هم غرق میشوند. اگر در جامعه هر کس هر کاری بخواهد بکند که دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود.
نظرات (۰)