ایمانت را تا لحظه آخر سفت و محکم نگه دار.
***
جنگ بالا گرفته بود. سپاه کمتعداد امام حسین علیهالسلام از هر سو مورد حمله قرار میگرفت. تعدادی شهید شده بودند و دیگران در انتظار شهادت جهاد میکردند. ابوثمامه هنگامِ نماز را به امام یادآوری کرد. حضرت دعایش کردند. لشکر بیمروت ابنزیاد هنگام نماز هم دست از حمله نکشیدند و به نمازگزاران تیر انداختند. سعیدبن عبدالله سپرِ جانِ سیدالشهدا سلاماللهعلیه شد و در پایان نماز از پا درآمد. امام سرش را به زانو گرفتند. سعید در حال جان دادن گفت: «آیا به عهدم وفا کردم؟» حضرت فرمودند: «بله، تو پیشاپیش من در بهشت هستی.» سعید غرق سرور و شادی، در آغوش امام جان داد.[1]
وَسَوْفَ یُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْرًا عَظِیمًا[2]
نظرات (۰)