شهید آیتالله مدنی میگفت:
«من در دو موضع نسبت به خودم شک کردم. یکی اینکه به من میگویند سید اسدالله! آیا واقعاً من از اولاد پیامبر هستم؟ و دیگر اینکه آیا من لیاقت آن را دارم که در راه خدا شهید بشوم یا نه؟
روزی به حرم امام حسین علیهالسلام رفتم و در آنجا با ناله و زاری از امام خواستم که جوابم را بدهد. پس از مدتی یک شب امام حسین علیهالسلام را در خواب دیدم که بالای سرم آمد و دستی به سرم کشید و این جمله را فرمود: یا بنی انت مقتول؛ یعنی ای فرزندم کشته میشوی، که جواب دو سؤال من در آن بود.»
نظرات (۰)