سیره خوبان ۱۶۵ | آپولو هوا کن!

آپولو هوا کن!

یکی از دانشجویان دکتر حسابی به ایشان گفت: «شما سه ترم است که مرا از این درس می­اندازید. من که نمی­خواهم موشک هوا کنم. می­خواهم در روستایمان معلم شوم.»

دکتر جواب داد: «تو اگر نخواهی موشک هوا کنی و فقط بخواهی معلم شوی قبول، ولی تو نمی­توانی به من تضمین بدهی که یکی از شاگردان تو در روستا، نخواهد موشک هوا کند.»

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس
  • ۹۷/۱۰/۲۹

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی