باشگاه گلف اهواز شده بود پایگاه منتظران شهادت. یکی از اتاقهای کوچکش را با فیبر جدا کرد؛ محل استراحت و کار. روی در هم نوشت « 100% شناسایی، 100% موفقیت». گفت «حتی با یه بیسیم کوچیک هم شده باید بی سیمهای عراقی را گوش کنید. هرچی سند و نامه هم پیدا میکنید باید ترجمه بشه». از شناسایی که میآمد، با سر و صورت خاکی میرفت اتاقش. اطلاعات را روی نقشه مینوشت. گزارشهای روزانه را نگاه میکرد.
کتاب باقری، انتشارات روایت فتح
نظرات (۰)