چراغ هدایت ۱۷۰ | یکی از گناهان کبیره

یکی از گناهان کبیره

به بعضی گناهان نزدیک هم نباید شد! خدا هم بلد است اجرش را چگونه بدهد.

***

چگونه احمد این‌همه رشد معنوی کرده؟! وقتی پرسیدم، لبخندی زد. با اصرار فراوانم، گفت: «در یک گردش، قرار شد بروم کتری را آب کنم. تا چشمم به رودخانه افتاد، لای بوته‌ها نشستم. می‌توانستم به‌سادگی گناهی بزرگ انجام دهم: چند دختر جوان در حال شنا بودند. از خدا کمک خواستم: «هیچ‌کس متوجه نمی‌شود، اما به خاطر تو از این گناه می‌گذرم.» از جای دیگری آب برداشتم. دود آتشی که برای چای روشن کرده بودم در چشمم می‌رفت و گریه می‌کردم. در همین حال، مناجات می‌کردم. صدایی شنیدم. برخاستم. از همه سنگ‌ریزه‌ها، کوه‌ها و درختان صدا می‌آمد: «سُبّوحٌ قُدّوسٌ رَبُّ المَلائِکةِ وَالرّوح.» کم‌کم درهایی از عالم بالا به رویم گشوده شد.»[1]

وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَ سَاءَ سَبِیلاً [2]

به زنا نزدیک هم نشوید! چرا که گناهی بزرگ و مسیری نادرست است.



[1]  عارفانه، زندگی‌نامه و خاطرات عارف شهید احمدعلی نیری

[2]  اسراء، 32

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس
  • ۹۷/۱۲/۱۱

گناه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی