به سمت طلائیه میرفتیم، اما تا چشم کار میکرد کنار جاده پر از آبهایی از سیل اخیر بود که هنوز روی خاکهای هویزه مانده بود؛ ولی حیف از آنکه اینهمه آب وجود دارد و وقتی با کشاورزهای این منطقه همکلام میشویم، از کمبود آب گلایه میکنند. آبهایی که در این روزها انتظار بخار شدن را میکشند تا به جایی کوچ کنند که قدرشان را بدانند و کسی نیست که اینهمه آبهای آزاد و بیاستفاده را حداقل مثل زمانهای قدیم در آبانبارهایی نگهداری کند تا بشود آنها را برای روزهای بیآبی استفاده کرد. این همان است که بهش میگویند سوءمدیریت.
نظرات (۰)