تلفن را برداشتم و با رفیقم که در «هویزه» زندگی می کند، صحبت کردم. از حال و هوای باران و سیل پرسیدم اما جوابی که شنیدم خیلی دردناکتر از چیزی که فکرش را می کردم، بود.
مرتضی گفت: اینجا با اینکه باران زیاد آمده اما رودخانه ما در حال خشک شدن است. نه تنها سیل محصولات کشاورزی ما را از بین برده است بلکه الآن هم با وجود باران زیاد به ما اجازه نمیدهند که برای سال بعد چیزی بکاریم؛ میگویند که آب کم است.
به نظر شما چه باید کرد؟
نظرات (۰)