دو سه روزی بود از سلمان فارسی خبری نبود. پیامبر متوجه غیبتش شدند. چند نفر مأمور گشتن دنبال سلمان شدند. بالاخره از وسط بیابانها پیدایش کردند: «پیامبر خدا دنبال تو میگردد. زود پیش ایشان برو.» وقتی سلمان با رنگی پریده و حالتی پریشان نزدِ حضرت رسیدند، رسولالله صلیاللهعلیهوآله از این حالت او تعجب کردند و از علت حال و نبودنش پرسیدند. سلمان گفت: «آیهای نازل شد که مرا به وحشت انداخت و فرار کردم: «و البته دوزخ وعدهگاه همگی آنهاست.[1]» تا این آیه را شنیدم قلبم فروریخت و گریختم.» در این هنگام خداوند به باتقواها وعده قطعی بهشت را داد.[2]
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ[3]
قطعاً باتقواها در باغها(ی بهشت) و چشمهساران هستند.
نظرات (۰)