بعضیها کار را عار میدانند. یعنی فکر میکنند خیلی کار زشتی است که آنها با آن همه دبدبه و کبکبه کار کنند! بلکه بقیه باید کار کنند و بدهند آنها بخورند!
***
میخواست امام باقر (علیهالسلام) را نصیحت کند! جلو رفت و گفت: در این گرمای آفتاب آمدهای برای کشاورزی و طلب دنیا؟ خدا اصلاحت کند، اگر الآن مرگ به سوی تو آید، چه خواهی کرد؟ امام (علیهالسلام) که از خستگی به یاران خود تکیه داده بود، خود را از آنها جدا کرد و فرمود:
لَوْ جَاءَنِی أَنَا فِی طَاعَةٍ مِنْ طَاعَاتِ اللَّه[1]
اگر (مرگ) به سوی من آید، من در حال اطاعتی از اطاعتهای خدا هستم (و این خیلی هم خوب است!)
آنگاه امام ادامه داد: من با این کار از تو و امثال تو بینیاز میشوم. آن چیزی که باید از آن ترسید، کار نیست بلکه آن است که در حال گناهی از گناهان باشم و در آن حال بمیرم.
مرد شرمنده شد و گفت: خدا رحمتت کند، من خواستم تو را نصیحت کنم، ولی اکنون تو مرا نصیحت کردی.
نظرات (۰)