ندانستن که عیب نیست، مهم این است که وقتی حقیقت را فهمیدیم، درست با آن برخورد کنیم...
***
وقتی خدا به فرشتهها فرمود که میخواهد روی زمین جانشین بگذارد، ملائکه اعتراض کردند و گفتند: آیا میخواهی کسی را که فساد میکند و خون میریزد جانشین خود کنی، درحالیکه ما تو را تسبیح و تقدیس میکنیم (و از انسان شایستهتر هستیم برای جانشینی)؟! در اینجا خدا یک جمله کوتاه پاسخ داد: من چیزی را میدانم که شما نمیدانید!
تا خدا این را فرمود و به آدم (علینبیناوآلهوعلیهالسلام) علم خاصی را داد که ملائکه به آن آگاهی نداشتند، فرشتهها گفتند:
سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلیمُ الْحَکیمُ[1]
پاک و منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم دادهای، نمیدانیم. تو قطعاً دانا و حکیمی.
اما در مقابل میدانید شیطان چه کرد؟ او تکبر ورزید و کافر شد. اصلاً او از همان اول کافر بود، اگرچه بهظاهر خیلی خدا را عبادت میکرد!
نظرات (۰)