هنگام بازدید شهید محراب آیتالله مدنی، از رزمندهها در ارتفاعات کردستان، رزمنده نوجوانی جلو آمد و گفت: «الآن ۹ روز است که آب پیدا نکردهایم و نمازهایم را با تیمم خواندهام. تکلیف نمازهای من چه میشود؟»
شهید مدنی درحالیکه اشک در چشمانشان حلقه زده بود، گفتند: «حاضری یک معامله با من بکنی؟»
آن رزمنده گفت: «چه معاملهای؟»
شهید مدنی گفتند: «حاضرم تمام عبادتهایم را به تو بدهم و در عوض تو این ۹ روز نمازت را به من بدهی!»
براساس: کتاب موعظه خوبان، 38
نظرات (۰)