شهدا ۴۲| راستی 32 سال یعنی چند دقیقه؟

راستی 32 سال یعنی چند دقیقه؟

«وقتی دل‌تنگ می‌شدم بر سر خاک شهیدان گمنام می‌رفتم. سخت بود تحملش. این‌که شما می‌پرسی چه حالی داشتم، مثل این می‌ماند که حال کسی را پرسیده باشی که در وسط آتش آن‌قدر سوخته که فقط خاکسترش باقی‌مانده و در این شرایط به او بگویند چه حالی داری؟ چه جوابی می‌شنوید؟ از این حال بدتر هم هست؟ من هم در سال‌های سخت انتظار مثل کسی که وسط شعله‌های آتش باشد، خاکستر شدم سوختم.» (به نقل از تسنیم)

این‌ها را مادر شهید سعید علی مددی گفت که بعد از 32 سال چشم‌انتظاریِ مادرانه، فرزندش از میان شهدای گمنام شناسایی شد.

واقعاً 32 سال انتظار یعنی چند دقیقه؟ یعنی چند تا تیک‌تیک ثانیه‌های ساعت؟

بچه‌ها! برای این‌که از شرمندگی‌شون دربیایم باید چه‌کار بکنیم؟

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس
  • ۹۵/۰۵/۰۶

شهدا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی