در محضر قرآن ۴۳ | به وقتِ خدا

به وقتِ خدا

هر کاری را باید سرِ وقتش انجام داد. حالا اگر سرِ وقتی که خدا گفته باشد، همه‌چیز با تو هماهنگ می‌شود.

***

کیف‌به‌دست آمد داخل. قبل از این‌که احوال‌پرسی‌ها به جایی برسد، اذان شد. سجاده‌اش را درآورد و اجازه گرفت گوشه دفتر نماز بخواند. نمازِش که تمام شد، فهمید که همه از کارش تعجب کرده‌اند.

لب‌خندی به چهره مبهوتِ جمع زد و گفت: «وقتی در جوانی حسابی گرفتار بودم، یه حاج‌آقایی گفت نمازِ اول وقت بخون، درست می‌شه. یه روز که رضاخان می‌خواست بیاد بازدیدِ راه‌سازی، نماز شد و من، بی‌توجه به اومدنِ شاه، مشغولِ نماز شدم. رضاخان اومد و یه کشیده خوابوند توی گوشِ سرکارگر و فریاد زد: مرتیکه! این بالا کشیده پولِ پروژه رو؟ اون‌جا بود که فهمیدم نمازِ اولِ وقت از پاپوشی که برام دوخته بودن نجاتم داده.» انگار حتی رضاخان هم فهمیده بود تأثیر بی‌نظیر نماز را:

وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ[1]

نماز را برپا دار که نماز (انسان را) از زشتی‌ها و گناه بازمی‌دارد.



[1] عنکبوت، 45

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس
  • ۹۵/۰۵/۱۳

نماز

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی