رزمندگان در شب عملیات والفجر چهار نهفقط با دشمن که با شیب و ارتفاع زیاد کانیمانگا هم مواجه بودند.
چند سال بعد برای تفحص پیکرهای شهدا به آنجا رفتیم. از صبح زود حرکت بودیم، ولی ظهر در اوج خستگی رسیدیم. خواستیم استراحت کنیم تا نفس تازهشود که چشممان به پیکر شهیدی افتاد که کفش طبی داشت. تعجب کردیم آن شب چهطور در زیر آتش دشمن، دلاورانه خود را با این کفشهای مخصوص افراد معلول که با میلهها به کمر بسته میشود، به این بالا رسانده است!
پلاک نداشت. میدانستیم آن شب، لشکر ۱۴ امام حسین اینجا بوده. به یگانشان که اطلاع دادیم، سریع شناختندش:
او نوجوانی بود که با اصرار زیاد به عملیات آمد...
بازنویسی از کتاب تفحص، حمید داودآبادی
نظرات (۰)