حکایت ۴۵ | هواداران پیاز گندیده!

هواداران پیاز گندیده!

روزی حکیمی به شاگردانش گفت:

«فردا هرکدام یک کیسه بیاورید و در آن به تعداد آدم‌هایی که دوست‌شان ندارید و از آن‌ها بدتان می‌آید، پیاز قرار دهید

روز بعد همه همین کار را انجام دادند و حکیم گفت:

«هر جا که می‌روید، این کیسه را با خود حمل کنید.»

 شاگردان بعد از چند روز خسته شدند و به حکیم شکایت بردند که:

«پیازها گندیده و بوی تعفن گرفته‌است و ما را اذیت می‌کند

حکیم پاسخ زیبایی داد:

«این شبیه وضعیتی است که شما کینه دیگران را در دل نگه دارید.»

کینه، قلب و دل انسان را فاسد می‌کند و بیش‌تر از همه خود فرد را اذیت خواهد کرد. پس «ببخشیم» و «بگذریم» تا «آزار» نبینیم.

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس
  • ۹۵/۰۵/۲۶

حکایت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی