هر صیدی با اسلحهای شکار میشود. خوشخلقی، دلِ دشمنِ غافل را هم صید میکند.
***
مردی از اهالیِ شام، امامحسین را در مدینه دید. مرد، که ذهنش مسمومِ تبلیغات علیهِ اهلبیت شده بود، بهمحض دیدنِ حضرت شروع کرد به بدوبیراه گفتن. دشنامهایش که تمام شد، امام تبسمی کردند و مهربانانه چند آیه دربارهٔ گذشت برایش خواندند. هنگامیکه دانستند او از شام آمده، فرمودند: «تو در شهرِ ما غریبی. اگر احتیاجی داری، حاضریم به تو کمک بدهیم؛ حاضریم در خانهٔ خود از تو پذیرایی کنیم؛ حاضریم تو را بپوشانیم؛ حاضریم به تو پول بدهیم.» مردِ شامی که از این رفتار جا خورده بود، بهشدت منقلب شد؛ میگفت: «آرزو داشتم زمین شکافته میشد و در آن فرومیرفتم. تا آنلحظه برایم در عالم کسی دشمنتر از حسین و پدرش نبود، و از آنوقت به بعد کسی دوستتر از او پدرش نمیبینم». آری. این خاندان اینچنین دلها را میربایند.
البَشاشَةُ حِبالَةُ المَوَدَّةِ[1]
خوشرویی کمندِ دوستی است!
نظرات (۰)