از حاتم که در بخشندگی زبانزد بود، پرسیدند:
«بخشندهتر از خود دیدهای؟»
گفت: «آری، مردی که داراییاش تنها دو گوسفند بود!
یکی را شب برایم ذبح کرد، از طعم جگرش تعریف کردم،
صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد.»
گفتند: «تو چه کردی؟»
گفت: «پانصد گوسفند به او هدیه دادم.»
گفتند: «پس تو بخشندهتری!»
گفت: «نه، چون او هر چه داشت، به من داد،
اما من اندکی از آنچه داشتم، به او دادم.»
یادمان نرود که خیلی از بخششهای اندکِ بیمنت بسیار ارزشمندتر از بخششهای زیادِ بامنت است.
نظرات (۰)