حکایت ۶۲ | دو سیب گاز زده

دو سیب گاز زده

پسرکی دو سیب در دست داشت، مادرش گفت: «یکی از سیب‌هاتو به من می‌دی؟»

پسرک یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب!

لب‌خند روی لبان مادر خشکید! سیمایش داد می‌زد چه‌قدر از پسرکش ناامید شده است.

اما پسرک یکی از سیب‌های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت: «بیا مامان! این یکی شیرین تره!»

مادر خشکش زد و در حیرت این‌که چه اندیشه‌ای در ذهن خود کرده بود.

هر قدر هم که با تجربه باشید، زود قضاوت نکنید!

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس
  • ۹۵/۰۹/۲۴

حکایت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی