در محضر اهل بیت ۶۷ | دلت نلرزد

دلت نلرزد

به هیچ قیمتی نباید نافرمانی خدا را کرد.

***

می‌خواست زمین و آبِ مسلمانی را بالا بکشد. هر دری زد، نتوانست. شبی که فردایش قرارِ دادگاه بود، با ظرفی سرپوشیده، رفت سراغ حاکم. امیرالمؤمنین (سلام‌اللّه‌علیه)، که گویا در دستِ اشعث زهرمار دیده باشند، باتلخی پرسیدند: «هدیه است؟ یا زکات یا صدقه؟ که این‌دو بر ما اهل‌بیت حرام است.» لرزان پاسخ داد: «نه.. نه صدقه است و نه زکات.. هدیه است.» امام برآشفته شدند:

وَاللّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الاقالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلاَکِهَا، عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللّهَ فِی نَمْلَة أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَة مَا فَعَلْتُهُ[1]
 به خدا سوگند اگر هفت‌اقلیم را با آنچه در زیرِ آسمان‌هاست به من بدهند تا خدا را نافرمانی کنم که پوستِ جُویی را به‌ناروا از مورچه‌ای بگیرم، چنین نخواهم کرد.

اشعث از این برخوردِ کوبنده پا به فرار گذاشت. ان‌شاءاللّه ما هم دنباله‌روی امام باشیم.



[1] نهج‌البلاغه،خ۲۲۴

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی