یادمان نرود که همۀ جنگهای خوبان خدا با دشمنان خدا بر سر چه بوده است.
***
کار جنگ بالا گرفته بود. لشکریان امیرالمؤمنین (سلاماللهعلیه) با دشمنان اسلام بهشدت درگیر نبرد بودند. خود حضرت در میانۀ میدان و پیشتاز مبارزه بودند. هر چند لحظه یک بار سر به آسمان بلند میکردند و بهسرعت به کارزار بازمیگشتند. ابنعباس از این رفتار امام تعجب کرد: «یا امیرالمؤمنین! این چه کاری است که میکنید؟» ایشان در همان میان پاسخ دادند: «نگاه میکنم تا وقت نماز ظهر برسد.» شگفتی ابنعباس بیشتر شد: «الآن؟! الآن که مشغول پیکار و مبارزه با دشمنیم، وقت و فرصت نماز است؟!» امیرالمؤمنین (سلاماللهعلیه) نگاه متعجبی به ابنعباس کردند: «جنگ ما با معاویه و دشمنان اسلام بر سر چیست؟ تنها به خاطر نماز است که با آنها جهاد میکنیم.»[1]
وَ اَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکری[2]
و نماز را برای یاد من بر پا دار!
نظرات (۱)