شهدا ۷۵ | هفت سین جبهه‌ها

هفت سین جبهه‌ها

 دقیقاً یادمه نزدیکای عیـد سال ۶۵ بود. گفت چند لحـظـه دیگه سال تحویـل می‌شه، مونده بودم چطور می‌شه تو سنگـر، سفره هفت سین پهن کنیم؟! دور و برمو با دقّت نگاه کردم، راستش یه کمی نون خشک بود و چند تا دونه کنسرو ماهی! [بچه‌ها] اومدن تو سنگر و رفتن سراغ سفره، یکی‌شون سه چهار سانت سیم خاردار تـو دستش بود که گذاشت سر سفره، یکی‌شون سلاح و سمبـه (وسیله‌ای که باهاش سلاح‌شون رو پاک می‌کردن)، کمی علف به عنوان سبـزه، سرنیزه، سربند. شمردم دیدم شش تا شده، با خنده گفتم: هفتمیش کو؟!

شهید احمدزاده خنده‌ای کرد و گفت: «خودت سیّد! آره با خودت می‌شه هفت تا...»

در سال جدید بهتره یاد اون شهیدا و جانبازایی هم باشیم که دل‌خوشی و امنیت امروزمون رو مدیون اونا هستیم.

(خاطره‌ای از شهید انصاری، به نقل از خبرگزاری فارس)

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس
  • ۹۵/۱۲/۲۵

شهدا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی